Send the following on WhatsApp
Continue to Chathttps://clickbax.ir/view/post:2436713/2024-04-17/خاطره-ازیک-دانشجوی-دانشگاه-خارج.html آرون: خاطره ازیک دانشجوی دانشگاه خارج از کشور : در مقطع فوق ليسانس استادي داشتم كه بسيار با سواد و البته بد اخلاق بود. يكي از دانشجويان که بسيار كم سواد و دير فهم و در عين حال جوان و جاه طلب ( به همه ميگفت دكتر ! تا خودش را دكتر صدا كنند) بود، با يك نمره مي توانست به معدل ١٤ برسد و برود برای پايان نامه. استاد سالخورده ما به هيچ عنوان زير بار نمي رفت. من عليرغم ميل باطني به سراغ اين استاد محترم رفتم و گفتم ايشان پسر خوبيست و فقير است و اينجا اجاره منزل ندارد( دانشگاه در محله گراني بود). با همه احترامي كه ايشان براي من قائل بود حرفي زد كه بعدها عمق آنرا فهميدم. ايشان فرمود: تركيب بي سوادي و جاه طلبي و فقر مي تواند فاجعه به پا كند تو از كجا ميداني كه اين آدم در آينده به پست و مقام مهمي نرسد؟ بگذار تو و من عامل اين فاجعه نباشيم ...